سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پاکدامنى زیور درویشى است ، و سپاس زینت توانگرى . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 96 آذر 16 , ساعت 1:25 عصر

بیت کوین یک فرم جدید از پول است که به تازگی وارد جریان اصلی شده است. اما بسیاری از مردم هنوز درک نمی کنند که چرا باید برای استفاده و رسمی شدن آن تلاش کنند.

چرا باید از بیت کوین استفاده کنیم؟ 10 دلیل اصلی برای استفاده از بیت کوین

بیت کوین سریع است

انتقال بیت کوین تقریبا سریع است. انتقال های سنگین بین المللی معمولا با تاخیر انجام می شوند اما بیت کوین این محدودیت را ندارد. شما به راحتی می توانید مبالغ سنگین (مثلا 1 میلیون دلار) را با استفاده از بیت کوین در کمتر از یک ساعت انتقال دهید.

تراکنش های بیت کوین معمولا بین 10 دقیقه الی 1 ساعت انجام می شوند. هر چه کارمزد بیشتری برای تراکنش انتخاب کنید، سرعت انجام تراکنش بیشتر می شود.

بیت کوین ارزان است

تراکنش های کارت اعتباری شما نیز فوری هستند؟ بله، این درست است اما شما در قبال این ویژگی، به بانک امتیازاتی می دهید. شما علاوه بر کارمزد، برای افتتاح حساب هم نیاز به یک هزینه اولیه دارید و البته این نکته را در نظر بگیرد که با نگهداری پولتان در بانک به آن ها خیلی سود می رسانید. افتتاح حساب یا به نوعی ساخت کیف پول بیت کوین سریع و رایگان است.

قدرت های مرکزی نمی توانند جلوی آن را بگیرند

از آنجا که این ارز غیر متمرکز است، شما مالک حقیقی آن هستید. هیچ مرکزی نمی تواند تراکنش های آن را کنترل کند. در شبکه بیت کوین نیازی به اعتماد کورکورانه به سازمان های واسطه ندارید.

ریسک برگشت وجه وجود ندارد

وقتی بیت کوینی ارسال می شود، دیگر متعلق به فرستنده نیست. فردی که بیت کوین ها را ارسال کرده است نمی تواند بدون رضایت گیرنده، آن ها را بازیابی کند. این ویژگی منحصر به فرد باعث حذف تقلب می شود. بارها در تراکنش های بانکی، اشتباهات سیستمی باعث برگشت وجه و یا انتقال آن به فرد دیگری شده است.

اطلاعات حساب شما قابل سرقت نیست

هک اطلاعات کارت های بانکی، در سال های اخیر بسیار شایع بوده است. در تراکنش های بانکی، قبل از ورود اطلاعات کارت، ابتدا باید از مواردی مثل اعتبار صفحه پرداخت، ویروسی نبودن کامپیوتر یا موبایل خود، سالم بودن شبکه و … مطمئن شوید. در بیت کوین به این چیزها نیازی نیست.

یک کیف پول بیت کوین برای انتقال از دو کلید استفاده می کند: کلید عمومی و خصوصی. هر کسی می تواند کلید عمومی را ببیند (که در واقع آدرس بیت کوین شماست)، اما کلید خصوصی شما مخفی است. هنگامی که بیت کوین را ارسال می کنید، با ترکیب کلید های عمومی و خصوصی تراکنش ها را امضا می کنید. این گواهی نشان دهنده شروع تراکنش شماست. شما نیازی به وارد کردن کلید خصوصی خود برای انتقال بیت کوین ندارید و فقط کافی است که آن را در کیف پول خود ذخیره داشته باشید.

بیت کوین تورمی نیست

یکی از هزارن مشکل پول های سنتی این است که محدودیت ندارند و دولت ها در صورت نیاز می توانند هر چقدر که مایل باشند ، پول چاپ کنند و اغلب این کار را انجام می دهند. اگر دلار آمریکا به اندازه کافی برای پرداخت بدهی های ملی وجود نداشته باشد، بانک مرکزی می تواند به سادگی دلار چاپ کند. این کار باعث تورم می شود و به دلیل تزریق پول، ارزش پول کم خواهد شد و مردم یک جامعه را با مشکلات اقتصادی اساسی روبرو می کند.

اما بیت کوین محدود است. طبق پروتکل اصلی فقط تا 21 میلیون واحد از آن تولید خواهد شد. به هیچ عنوان امکان تولید بیشتر از 21 میلیون واحد وجود ندارد، بنابراین تورمی در کار نخواهد بود.

حریم خصوصی بالای بیت کوین

گاهی اوقات، ما نمی خواهیم بقیه بدانند که چه چیزی را خریداری کرده ایم. ماهیت بیت کوین مانند یک سکه، دو رو دارد. یک روی آن یک ارز نسبتا خصوصی است و روی دیگر آن شفافیت تراکنش ها است – به لطف بلاک چین، همه می توانند تراکنش های یک آدرس کیف پول را بررسی کنند. کاربران می دانند که این تراکنش ها از چه کیف پولی به کیف پول دیگر ارسال شده اند. از سوی دیگر، بر خلاف حساب های بانکی مرسوم، هیچ کس نمی داند که یک آدرس خاص بیت کوین متعلق به چه کسی است.

عدم نیاز به اعتماد به دیگران

در یک سیستم بانکی متعارف، شما باید برای انتقال و نگهداری پول به واسطه های مختلف اعتماد کنید. این سازمان ها اطلاعات حساس و مهم شما را در اختیار دارند. از آنجا که بیت کوین به طور کامل غیر متمرکز است، هنگام استفاده از آن نیازی به هیچ کس ندارید. وقتی یک تراکنش ارسال می کنید، تراکنش از طرف کلید خصوصی خودتان که مالکش هستید، امضا می شود. ماینر یا استخراج کننده ناشناس آن را تأیید و سپس تراکنش تکمیل خواهد شد.

مالک واقعی آن هستید

بیت کوین از نظر معنای واقعی مالکیت، بی نظیر است. مثلا پی پال را بررسی کنید: اگر شرکت به دلایلی حساب شما را مشکل ساز بداند، می تواند با بهانه های مختلف به سادگی حساب کاربری و تمام مبالغ درون آن را بلوکه کند. در بیت کوین هیچ کس نمی تواند پول شما را مصادره کند مگر اینکه امنیت کیف پول خودتان را رعایت نکنید.

شما می توانید پول خود را ایجاد کنید

به رغم پیشرفت های شگفت انگیز در فناوری چاپ، دولت ها به شما اجازه چاپ پول را نمی دهند. اما بیت کوین شما را به این کار تشویق می کند. شما می توانید با تهیه سخت افزارهای مناسب و نصب چند نرم افزار ساده، تبدیل به استخراج کننده این ارز شوید و از آن کسب درآمد خوبی داشته باشید. اینکه در حالی که خواب هستید، کامپیوترها برایتان پول سازی کنند، وسوسه کننده است.

چرا از بیت کوین استفاده می کنیم؟


پنج شنبه 96 آذر 16 , ساعت 1:23 عصر

مفسرین، اغلب تلاش می کنند مرحله ی فعلی اکوسیستم ارزهای رمزنگاری شده را با دوران پیدایش و توسعه ی اینترنت مقایسه کنند. اما ما اکنون در چه مقطع زمانی قرار داریم، سال 1990(1369)، 1995(1374) یا 1998(1377)؟
یک مقایسه ی صحیح با شرایط یکسان این است که ابتدا ببینیم ما در کدام دوران دموکراسی قرار داریم. ایالات متحده، اولین دموکراسی مدرن، پس از پایان جنگ های استقلال خود در سال 1781(1160)، نخستین قانون اساسی این کشور را برای اجرا در سیزده ایالت مختلف، تصویب کرد.
این قانون تا سال 1788(1167) به عنوان “دستورالعمل اجرایی”(operating system) دولت آمریکا استفاده می شد و از آن پس با قانون اساسی فعلی این کشور که در آن سعی شده بود مشکلات موجود در اولین دستورالعمل اجرایی دموکراتیک مدرن برطرف گردد، جایگزین شد.

سیستم های گرداننده و اداره کننده ی ارزهای رمزنگاری شده نیز ممکن است در حال حاضر مرحله ی قابل قیاسی با دوران تصویب نخستین قانون اساسی (سال 1781) قرار داشته باشند که در آن دوران، کشور (آمریکا) سعی داشت سیستم حاکمیت جدید خود را که به نظر می رسید دارای آینده ای روشن باشد، آزمایش کند، اما همچنان دارای مشکلات عمده ای بود که باید رفع می شد. سؤالاتی که در آن زمان از تاریخ آمریکا مطرح بود، بی شباهت به سؤالت مطرح شده ی فعلی، در سطحی وسیع تر درباره ی بیت کوین و ارز رمزنگاری شده، نیست:

نوع قدرت و میزان اختیار هر یک از بخش های حکومت فدرالی، چقدر است؟ (به طور مشابه، نوع قدرت و میزان اختیار ماینرها، توسه دهندگان و کاربران چقدر است؟)

چه میزان از قدرت و اختیار باید از حکومت مرکزی به ایالت های مختلف تفویض(تمرکززدایی) شود و چقدر از آن باید در دولت مرکزی باقی بماند؟ (آیا تغییر مقیاس افقی (scale out) به واسطه ی راه حل های لایه دوم نظیر Lightning Network بهتر است یا تغییر مقیاس عمودی (scale up) با افزایش اندازه بلوک؟

حتی امروزه نیز سؤالات بسیاری در امور سیاسی و حاکمیت آمریکا وجود دارد که بیت کوین نیز با آن ها مواجه است.

دیدگاه بنیانگذاران چه بوده است؟ (دیدگاه ساتوشی چه بوده است؟)

ما باید به دیدگاه بنیانگذاران اهمیت بدهیم یا آن را با نیازهای فعلی خودمان تطبیق دهیم؟ (باید به دیدگاه ساتوشی اهمیت دهیم یا آن را با نیازهای فعلی خود تطبیق دهیم؟)

با این حال، تفاوت مهم این ارزها با دموکراسی در این است که این شکل های جدید حاکمیت بر ارزهای رمزنگاری شده (crypto-governance)، مکانیزم متفاوتی برای پرداختن به این سؤالات در اختیار ما قرار می دهند:

به عنوان مثال، فورک

در سال 1840، الکسیس دی توکویلِ Alexis de Tocqueville به منظور توصیف دموکراسی آمریکایی به دیگر اشراف زادگان اروپایی بیان کرد:

انتخابات­ها، جنبش های انقلابی کوچکی هستند. به جای این که تنش­ها و بحران­ها، طی چندین دهه­ بر روی هم انباشته و در نهایت با یک انقلاب خشونت بار خاتمه یابند، با استقرار دموکراسی در فرم انتخابات می توان یک سوپاپ اطمینان طبیعی ایجاد کرد تا از مشکلات مذکور پرهیز شود. به این ترتیب، شرکت کنندگان در شبکه، شهروندان، اجازه خواهند داشت احساساتشان را با صدای بلند ابراز کرده و حداقل تا حدودی، رهبرانشان را مجبور به پاسخگویی کنند.

آیا می خواید یک دموکراسی واقعی را شاهد باشید؟ یک فورک را امتحان کنید

الکسیس دی توکویلِ (Alexis de Tocqueville)

با ایجاد فورک، پویایی جدیدی در شبکه به وجود می­آید. در حال حاضر ما می توانیم علاوه بر رأی دادن، ساختار موجود (قانون اساسی) را فورک کرده و سیستم های جدید حاکمیتی راه­ اندازی کنیم تا ببینیم کدام یک بهتر کار می­کنند.
با فورک کردن، نه تنها به شرکت کنندگان امکان بروز نگرانی های خود را با صدای بلند پیدا می کنند، بلکه یک شبکه ی رقابتی به وجود می آید که به صورت دقیق تری تمایلات و آرمان های آن ها را منعکس می کند. به جای صرف انرژی و منابع برای متقاعد کردن طرف مقابل خود، با فورک کردن این امکان برای شرکت کنندگان به وجود می آید که کاری را انجام دهند که معتقدند شبکه را بهتر می کند.
در تشابه با شبکه ی اینترنت که امکان نوآوری بدون نیاز به مجوز(permissionless innovation) را در اختیار کاربران قرار داده و به هر فردی اجازه داد تا بتواند بدون درخواست مجوز، وب سایت ایجاد کند، فورک کردن نیز بدون درخواست مجوز به هر فردی اجازه می دهد که شبکه ی خودش را ایجاد کند. این کار مشابه تست A/B بر روی استروئیدها است. با این حال، یکی از نکاتی که ما از کشمکش های ایجاد شده بر سر فورک سگویت2x که در حال حاضر معلق شده می آموزیم، این است که فورک کردن، نحوه ی اعتراض کردن شرکت کنندگان در شبکه را تغییر می دهد.

روش بیان و ابراز کردن توانمندی

در سال 1970، آلبرت هیرشمن (Albert Hirschman)، در مقاله خود به نام “خروج، اعتراض و وفاداری” اینگونه استدلال کرد که اعضای یک سازمان، که عضو یک کسب و کار، یک کشور یا هر گروه دیگری هستند، هنگامی که از حاکمیت سازمان ناراضی باشند، دو واکنش احتمالی خواهند داشت:

آن ها می توانند خارج شوند (رابطه را ترک کنند)، یا می توانند اعتراض کنند (سعی کنند از طریق برقراری ارتباط، بهبودی در رابطه ایجاد کنند).

شهروندان یک کشور می توانند با مهاجرت به کشوری دیگر (خروج) یا اعتراض (سروصدا کردن) به سرکوب های سیاسی، واکنش نشان دهند. کارمندان می توانند خودشان انتخاب کنند، کاری که برایشان ناخوشایند است را رها کنند (خروج) یا برای بهبود وضعیت با مدیران صحبت کنند (اعتراض). مشتریان ناراضی و خشمگین می توانند تصمیم بگیرند که از جایی دیگر خرید کنند یا برای اعتراض به مدیر فروشگاه مراجعه کنند.

آیا می خواید یک دموکراسی واقعی را شاهد باشید؟ یک فورک را امتحان کنید

آلبرت هیرشمن (Albert Hirschman)

فورک کردن، سبب می شود گزینه ی خروج، مطلوبیت بیشتری نسبت به گذشته داشته باشد. بدین ترتیب، نقش اعتراض به طور کامل تغییر پیدا می کند.
در حالی که یک کارمند، مثلاً در شرکت گوگل، سه پیشنهاد کاری دیگر روی میز خود داشته باشد، با احتمال بیشتری در مقابل مدیر خود ایستاده و از تغییراتی که مایل است اتفاق بیفتند دفاع می کند. زیرا این پیشنهادهای کاری، هزینه ی خروج را برای وی کمتر کرده و در عین حال تمایل او به اعتراض را افزایش می دهد.
افزایش توانایی برای خروج از جامعه ارز رمزنگاری شده و افزایش اعتراضات مربوط به آن، ممکن است در خارج از این جامعه بهم ریختگی و رویارویی، به نظر برسد. با این حال، روش بیان را تسهیل کرده و بحث در مورد بهترین ایده ها، منجر به نتیجه ی بسیار مناسب تری (نخبه سالارانه) خواهد شد.
کارمند شرکت گوگل که قادر به ترک این شرکت است، در واقع نسبت به کارمند دیگری که این امکان را ندارد، با احتمال بیشتری تغییر بارز و معنی داری در سازمان ایجاد می کند.
توانایی ایجاد فورک، هم از طریق فورک (با ایجاد یک پروتکل جایگزین که پس از آن قادر به رقابت است)، و هم از طریق توانمند ساختن شرکت کنندگان در شبکه برای داشتن صدای اعتراض بیشتر، سازگاری و تطابق لازم را ایجاد می کند.
چیزی که ما در بیت‌کوین کش مشاهده می کنیم، تعدادی از افراد با سابقه هستند. این گروه از بلاکرهای بزرگ، پروتکل جایگزینی را ایجاد کردند و هم اکنون در حال ساخت یک اکوسیستم و متقاعد کردن ماینرها، توسعه دهندگان و کاربران برای سرمایه گذاری در آن هستند.

آنچه که ما در Segwit2x مشاهده کردیم، دومین مورد بود. جامعه anti-2x می دانست که فورک پیشنهادی می تواند یک بلاک‌چین  رقابتی ایجاد کند، اما در عین حال مطمئن بودند که آن بلاکچین آن ها را از بین نخواهد برد. آن ها ابایی از ابراز عقیده و انجام این کار نداشتند، زیرا در موقعیت همان کارمندی بودند که پیشنهادات شغلی دیگری بر روی میزش داشت.
اگر 80 درصد کارمندان گوگل می توانستند فردا از شرکت بیرون رفته و تمام دارایی های شرکت را با خود ببرند، مطمئناً در مورد تغییراتی که می خواهند ببینند صدای رساتری داشتند. همچنین می توان مطمئن بود که مدیریت بسیار پاسخگوتر خواهد بود.
ما نمی دانیم که این اکوسیستم ها چگونه عمل خواهند کرد، اما امکان ایجاد فورک و افزایش صدای اعتراض، امور را تسهیل کرده و نشان می دهد که ممکن است ما به سمت یک شکل حاکمیت نخبه‌ سالارانه حرکت کرده و تکامل پیدا کنیم.

 

شما چه فکر میکنید؟ آیا فورک یک قابلیت مثبت است یا منفی؟ آیا فورک های پیش رو موجب قوی تر شدن سیستم خواهد شد یا موجب تضعیف و به خطر انداختن سیستم می شود؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید

 

 

منبع: coindesk

آیا می خواید یک دموکراسی واقعی را شاهد باشید؟ یک فورک را امتحان کنید


پنج شنبه 96 آذر 16 , ساعت 1:22 عصر

وجود امثال این راه حل ها به چه دلیل است؟

به دلیل این که بلاکچین ها، کند هستند.
و درنتیجه، پرهزینه. اگر من تعدادی بیت کوین برای شما ارسال کنم، شما چندین ساعت بعد آن ها را دریافت کنید و من هزینه ی بسیار سنگینی (کارمزد)  برای تراکنش بپردازم پس بلاک چین ها با چنین شهرت و اعتباری، چگونه جهان را تصاحب خواهند کرد؟
هر ایده ای که بتواند مشکل مقیاس پذیر نبودن بلاکچین ها را حل کند، ارزش توجه، زمان گذاشتن بر روی آن و تلاش را دارد. Lightning Network یکی از این ایده هاست. اما قبل از این که این راه حل را درک کنیم، باید ابتدا مشکل را درک کنیم.
اگر از مشکل آگاهی دارید پس می توانید مستقیماً به بخش بعدی بروید.

  1. چرا بلاکچین ها کند هستند؟

یک بلاکچین را به صورت یک رجیستر (ثبت شده) در نظر بگیرید.
این رجیستر شامل صفحات (بلوک های) متعددی است که هر صفحه دارای تراکنش های متعددی است. به محض این که صفحه با تراکنش ها پر شد، باید قبل از شروع به ثبت و ضبط تراکنش ها در صفحه ی بعد، به رجیستر اضافه شود.
قبل از این که صفحه (بلوک) بتواند به رجیستر (زنجیره) اضافه شود، پردازش هایی باید انجام شود تا اطمینان حاصل شود که همه با محتویات داخل آن، موافق هستند. این فرآیند برای هر بلوک، حدوداً 10 دقیقه (برای بلاکچین بیت کوین) طول می کشد.
تصور کنید، شما 1 بیت کوین (BTC) برای دوستتان به نام حامد ارسال می کنید. این تراکنش، چیزی شبیه به این روند است.

معرفی و توضیح Lightning Network

در میان سایر موارد، یک تراکنش حاوی اطلاعاتی درباره فرستنده، گیرنده، مبلغ و کارمزد تراکنش است.

  1. صبر کنید، کارمزد تراکنش؟

بله، یک هزینه ی اضافی به نام کارمزد وجود دارد.
شما می توانید این کارمزد را پرداخت کنید تا ماینرها تشویق شوند تراکنش شما را هر چه سریع تر در یک بلوک قرار دهند. هیچ قیمت مشخصی برای کارمزد وجود ندارد و کاملاً به خود شما بستگی دارد که حاضر هستید برای سرعت بخشیدن به روند، چه مبلغی بپردازید. به ازای کارمزدهای بالاتر، تراکنش شما سریع تر انجام خواهد شد.
در هر لحظه از زمان، تراکنش های متعددی وجود دارند که باید در صفحه ی فعلی ثبت شوند.

معرفی و توضیح Lightning Network
ماینرها، یعنی کامپیوترهایی که در حال کار در شبکه ی بلاکچین هستند، باید تصمیم بگیرند که کدام یک از تراکنش های موجود باید در بلوک فعلی قرار گیرند. آن ها برای تصمیم گیری بهتر، نگاه می کنند ببینند کدام یک از تراکنش ها انعام بیشتری می پردازند، یعنی تراکنش های با کارمزد بالاتر، اول انجام می شوند.

معرفی و توضیح Lightning Network
اگر تراکنش های با کارمزد بالاتر از کارمزدی که شما می خواهید بپردازید به اندازه ی کافی وجود داشته باشد که بلوک را پر کند، تراکنش شما در صف در حالت انتظار می ماند. این انتظار ممکن است از حداقل چند دقیقه باشد تا چندین ساعت، و در برخی مواقع، چندین روز. هرچه کارمزد بیشتری بپردازید، تراکنش شما سریعتر پردازش می شود.

معرفی و توضیح Lightning Networkبه همین دلیل بلاکچین ها برای افرادی که می خواهند آغاز به کار کنند، کُند و در نتیجه پرهزینه هستند. در حالت ایده آل، پذیرش بلاکچین به این معنی خواهد بود که تراکنش های بیشتری انجام شوند، اما با بالا رفتن تعداد تراکنش ها، شبکه، کند می شود و این خود مانعی برای پذیرش می گردد. چه تناقضی!
شبکه ی لایتنینگ (LN) یک راه حل بالقوه برای این مشکل است.

  1. شبکه ی لایتنینگ (Lightning Network) چیست؟

(Lightning Network یا شبکه ی صاعقه، به دلیل سرعت بالای انجام تراکنش ها در آن به این عنوان نامیده شده)
ایده ی نهفته در پس LN این است که نیازی نیست تمام تراکنش ها در بلاکچین ، ثبت شوند.
تصور کنید من و شما چندین بار میان خودمان داد و ستد داشته ایم. در چنین موردی، می توانیم از ثبت تراکنش ها بر روی بلاکچین صرف نظر کرده  و آن ها را خارج از زنجیره انجام دهیم.
به بیان ساده تر، نحوه ی کار بدین صورت است، ما چیزی به نام یک کانال پرداخت(payment channel) میان خودمان باز می کنیم و بازگشایی کانال را در بلاکچین ، ثبت می کنیم. اکنون، من و شما می توانیم هر چند بار که بخواهیم از طریق این کانالِ پرداخت، با هم داد و ستد کنیم و این کانال می تواند برای ساعت ها، روزها، هفته ها یا حتی دهه ها باز بماند. تنها زمانی که ما مجدداً با بلاکچین سروکار داریم، زمانی است که بخواهیم کانال را ببندیم. سپس، وضعیت نهایی تراکنش هایی که از طریق این کانال بر روی بلاک چین انجام شده اند را ثبت می کنیم.
با استفاده از ایده ی کانال پرداخت، می توانیم شبکه ای از کانال های پرداخت اینجاد کنیم به گونه ای که به ندرت نیاز باشد تراکنشی بر روی بلاکچین انجام شود. فرض کنید، سه نفر به نام های سارا، حامد و سعید وجود دارند.
اگر حامد و سارا یک کانال پرداخت باز شده میان خودشان و سارا و سعید نیز یک کانال پرداخت باز شده میان خودشان داشته باشند پس حامد می تواند از طریق سارا برای سعید پول ارسال کند.
فرض کنید حامد بخواهد 2 بیت کوین برای سعید ارسال کند، سارا ، 2 بیت کوین به سعید ارسال می کند و حامد ، 2 بیت کوین به سارا بازپرداخت می کند (جبران می کند).
ایده ی نهفته در پس شبکه ی لایتنینگ، این است. به دلیل این که شما اغلب با بلاکچین سروکار ندارید، تراکنش ها، بسیار بسیار سریع (به سرعت برق) انجام می شوند. از آنجا که احتمالاً تاکنون تمام وقایع سحرآمیزی که در کانال های پرداخت رخ می دهند را حدس زده اید. پس بیایید، ترفند سحرآمیزی را بیاموزیم.

  1. کانال های پرداخت، چیستند؟

این کانال ها مانند یک گاوصندوق هستند که دو نفر مبلغ یکسانی را در آن گذاشته اند و هر کدام یک قفل به آن می زنند.

معرفی و توضیح Lightning Network

این سپرده گذاری مبالغ یکسان در یک صندوق مشترک، در بلاکچین به صورت یک “تراکنش بازگشایی”(Opening Transaction) ثبت می شود و پس از آن یک کانال پرداخت میان این دو نفر باز می شود.
ایده ی نهفته در پس قفل زدن به چنین صندوقی این است که هیچکس نتواند پول موجود در صندوق را بدون اجازه ی دیگری خرج کند. پس پول موجود در این صندوق برای داد و ستد میان یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرد.
فرض کنید، حامد و سارا هر کدام 10 بیت کوین در یک صندوق مشترک ذخیره می کنند. حالا، اگر حامد بخواهد 2 بیت کوین برای سارا ارسال کند، چگونه می تواند این کار را انجام دهد؟
برای انجام این کار، حامد تعهد می دهد مالکیت دو بیت کوین اش که در صندوق مشترک موجود است را به سارا واگذار کند. پس از این انتقال تعهد مالکیت، اگر صندوق باز باشد (قفل نباشد)، حامد قادر خواهد بود 8 بیت کوین از صندوق بردارد و سارا نیز می تواند، 12 بیت کوین مطالبه کند.

معرفی و توضیح Lightning Network

اما آن ها، درِ صندوق را باز نخواهند کرد زیرا می خواهند به داد و ستدهای میان خودشان ادامه دهند. زیبایی این شبکه در همین نظم و ترتیب اش است.
حالا، اگر در روز بعد، سارا ، 1 بیت کوین برای حامد ارسال کند می تواند همان کار را انجام دهد یعنی تعهد دهد مالکیت 1 بیت کوین خودش را به حامد واگذاری می کند. پس از انجام این دو تراکنش، اگر صندوق، باز شده باشد، حامد می تواند 9 بیت کوین و سارا نیز 11 بیت کوین مطالبه کند.
برای تصور کردن این که تراکنش های خارج از زنجیره چگونه به نظر می رسند، تصویر زیر را در نظر بگیرید:

معرفی و توضیح Lightning Network

به طور خلاصه، کانال پرداخت، چیزی نیست جز تلفیق شریک شدن با یکدیگر و سپس واگذاری تعهد مالکیت پول های جمع آوری شده به نحوی که توافق شده است. در صورتی که حامد یا سارا بخواهند کانال را ببندند، می توانند این کار را انجام دهند.
مفهوم بستن کانال نیز به سادگی گشودن صندوق و دریافت پول داخل آن است. بازگشایی صندوق، دربلاکچین اتفاق می افتد و این چه کسی مالک چه مبلغی از موجودی صندوق است، به صورت پیوسته و تا ابد ثبت می شود.

معرفی و توضیح Lightning Network

نحوه ی کار کانال های پرداخت بدین نحو بود. اما این، حتی به تعریف پتانسیل واقعی آن ها هم نزدیک نیست. نیرو و قدرت واقعی آن ها هنگامی که دو یا تعداد بیشتری کانال پرداخت به صورت یک شبکه- Lightning Network- با هم کار کنند، آزاد می شود.

  1. پس متوجه شدید این شبکه در حقیقت چگونه کار می کند؟

LN به وسیله ی انتقال ارزش مالک بیت کوین ها به تعهدنامه ی مالکیت بیت کوین ها، کار می کند.
این تغییر، بسیار بزرگ است. مثل همیشه، برای درک این موضوع از مثال استفاده می کنیم.
فرض کنید سه نفر به نام های حامد، سارا و سعید وجود دارند به گونه ای که یک کانال پرداخت میان حامد و سارا و کانال پرداخت دیگری میان سارا و سعید وجود دارد. توجه داشته باشید که حامد و سعید هیچ کانال پرداختی بین خودشان ندارند.
در چنین وضعیتی، اگر حامد بخواهد 2 بیت کوین برای سعید ارسال کند، می تواند از کانال پرداخت میان سارا و سعید استفاده کند. این کار چطور انجام می شود؟
حامد از سارا می خواهد انتقال 2 بیت کوین به سعید از طریق کانال پرداخت سارا-سعید را متعهد شود و سپس او(حامد) 2 بیت کوین به سارا از طریق کانال حامد-سارا ، بازپرداخت می کند.

معرفی و توضیح Lightning Network

به وسیله ی چنین شبکه ای متشکل از کانال های پرداخت، بخش عظیمی از تراکنش ها را می توان از بلاکچین خارج کرد تا خارج از زنجیره انجام شوند، در نتیجه، فضای پهنای باند زنجیره، آزاد می شود. با استفاده از شبکه ی کانال های پرداخت، میلیون ها تراکنش و حتی خیلی بیشتر از آن می توانند بدون پرداخت هزینه های تراکنش (کارمزد) سنگین انجام شوند.

 

 

 

منبع: cointelegraph

معرفی و توضیح Lightning Network


پنج شنبه 96 آذر 16 , ساعت 1:20 عصر

جنونی که به تازگی در فضای ارزدیجیتال آشکار شده است، برای کسی که مشکلات حباب اینترنتی را تجربه کرده، به سادگی عجیب است. دیدن اینکه مردم اشتباهات 17 سال پیش خود را تکرار میکنند، غیرقابل باور است. البته، سرمایه گزاران در دنیای امروز، متفاوت ترند، چرا که با مشکلات مربوط به حباب اینترنتی کمتر دست و پنجه نرم کرده اند.

اول از همه..

پیش از آنکه شروع کنیم، لازم است با برخی از مفاهیم پایه ای آشنا شویم. از نظر من، سه نوع دارایی رمزپایه وجود دارد:

  •  ارزهای دیجیتال: این دسته شامل دارایی هایی است که عمدتا به منظور ذخیره ارزش، پیش بینی و یا تبادل بلاک چین مورد استفاده قرار میگیرند. بیت کوین، لایت کوین، دش، و همچنین زی‌کش نمونه هایی بر این مدعی هستند.
  • پلتفرم یا توکن های سودمند: دارایی های رمزپایه ای که برنامه های کاربردی غیرمتمرکز (DApps) و یا سایر توکن ها را برای تبادل بلاک چین های مربوطه فعال میکنند. برای مثال، اتریوم، لیسک، بلاک استک، و یا تزوس ( زمانی که شروع به کار میکنند.)
  • توکن کاربردی : تمام ICOهایی که برای پیش بینی پیشرفت یک استارت آپ، به سرمایه گذاران فروخته میشوند شامل این دسته میشوند. همچنین، تن اکس، موناکو، استاتوس، ایکونومی و غیره نیز در این دسته قرار میگیرند.

 برابری با حباب اینترنتی

طی سالهای 1999 و 2000 بازار سهام گرایش زیادی به سوی اینترنت پیدا کرد و به مسائلی که به این حوزه مربوطند جذب شد. تساوی های زیر در دنیای امروز مشهود است:

عرضه اولیه سهام IPO=عرضه اولیه سکه ICO

چرا و چگونه حباب قیمتی ارزدیجیتال میترکد؟در اواخر دهه 90 و در اوایل دهه بعد، عرضه اولیه سهام پیشرفت قابل توجهی داشت. بازار بورس سهام نزدک NASDAQ در آمریکا، هر روز به موفقیت های جدیدتری دست پیدا میکرد و شرکتهای دولتی بیشتری در لیست آن و یا بخش های «فنی» یا «جدید» بورس اوراق بهادار، ثبت میشدند. با شرکت در روند ثبت سفارش شرکت، و ارائه یک پیشنهاد قیمت خرید طی عرضه اولیه سهام، امکان دو برابر کردن مبلغ در دسترس، آن هم در اولین روز مزایده وجود داشت. همه در این مزایده شرکت میکردند، اعم از موسسات، سرمایه گذارانی با ارزش خالص بالا، و یا حتی خرده فروشان ساده وال‌مارت و راننده تاکسی ها. در واقع، راننده تاکسی ها پیشنهادات خود درباره IPO های بزرگ بعدی را با مسافرانشان در میان میگذاشتند. اکثر این IPO ها فقط یک ایده تجاری نیاز داشتند تا به موفقیت برسند و نیازی نبود که این ایده ها تا حد زیادی با اینترنت در ارتباط باشند.

این موضوع شباهت نزدیکی با وضعیت کنونی ICO در جهان دارد. به نظر میرسد که همه به نحوی در این موارد نقش داشته باشند: عرضه اولیه سکه، پیش فروش یک توکن تصادفی متعهد به استفاده از بلاک چین در راستای تحویل محلی مواد خوراکی، و یا هر ایده مضحک دیگری که به طور بالقوه از یک برنامه کاربردی غیر متمرکز استفاده میکند، ولی ادامه فعالیت آن به طور قطعی نیازمند توکن نیست. برخی از این ICOs ها، به ویژه آنهایی که به اوایل سال 2017 مربوط میشوند، واقعا پول سرمایه گذاران را 10 برابر بیشتر کرده اند و این به بهبودی و رونق انجامیده است. توجه داشته باشید که لیست آی.سی.او های مطمئنی که برای خریدارانشان از جهات بیت کوین ( و نه دلار آمریکا) سودمند بوده اند، کوتاه است. (برای نمونه، وریتاسیوم Veritaseum) تنها تفاوتی که امروز وجود دارد این است که اکثر توکن هایی که از بلاک چیناتریوم برای تراکنش استفاده میکنند، هیچ گونه حق مالکیتی ندارند. به خاطر داشته باشید که گرایش به ICO، تقریبا دو دهه قبل از گرایش به IPO را بازتاب میکند.

آنچه بلاک‌چین افزایش می‌دهد

چرا و چگونه حباب قیمتی ارزدیجیتال میترکد؟در فن آوری حباب اینترنتی، شرکتهای لیست شده در نزدک (NASDAQ)، گاهی پسوند دات کام را به نامشان اضافه میکردند و بدین ترتیب سهامشان شاهد پیشرفت 30 الی 50 درصدی بود. خب، حدس بزنید چه اتفاقی می‌افتد… تاکنون، تعداد کمی از شرکتها به سادگی عبارت بلاک‌چین را به نام خود اضافه کردند. به خاطر داشته باشید که در بسیاری از موارد، این فقط یک تغییر نام به حساب می‌آید… و البته ارزش این شرکتها به همین دلیل صعود کرده است.

پارادایم‌های ارزشیابی جدید، در حال شکل‌گیری هستند

در جریان حباب اینترنتی، مشکل اصلی تحلیلگران و سرمایه گذاران این بود که بیشتر شرکتها ضرر دیده و سود نداشتند، بنابراین ارزش گذاری آنها با سختی هایی روبرو میشد. اصولا، روشهایی نظیر بازده جریان نقدی آزاد، مضرب ارزشیابی EV/EBITDA (نسبت ارزش شرکت بر سود قبل از بهره، مالیات، افت قیمت، و استهلاک)، ظریب P / E (نسبت قیمت به درآمد) و یا تحلیلDCF (تنزیل جریان نقدی) به منظور ارزیابی تساوی ها مورد استفاده قرار میگیرند. مشکل تمام این روشها این است که اگر پیش بینی شود سود برای مدت زیادی منفی است و یا اینکه در مقایسه با ارزش بازار بسیار کم است، نسبت مذکور معقولانه نخواهد بود و DCF عمدتا بر مبنی «ارزش نهایی» خواهد بود. ارزش نهایی، مداوم و فرضی بوده و بر اساس سود حاصل طی 10 الی 20 سال آینده میباشد. از آنجایی که هیچ یک از این روش ها معقولانه نبودند (به این دلیل که سهام در سطوح خوبی معامله نمیشد. نه به این خاطر که کاربردی نبود.)، تحلیلگران به فکر ابداع روشهای جدیدی برای ارزش گزاری سهام اینترنتی افتادند. ، این تا جایی پیش رفت که فصل جدیدی به ارزش گزاری استاندارد سهام اینترنتی اضافه شد که بعدها مجددا از آن حذف شد. چرا که کاملا واضح بود ساختگی است.

بگذریم، در دنیای امروز این ماجرا تکرار میشود. ایده های جدید پیوسته در حال ظهور هستند. مانند ارزش شبکه برای توکن و این ایده ها کمتر شامل حال بیت کوین میشوند. تحلیل گران و سرمایه گذاران شیوه های سرمایه گذاری را نادیده گرفته و به نظر مشکلی با یک پروژه خالی از کیک‌استارتری به ارزش معادل 100 میلیون دلار آمریکا، ندارند.

چند تفاوت نگران‌کننده میان حباب بلاک‌چین و حباب دات‌کام

چرا و چگونه حباب قیمتی ارزدیجیتال میترکد؟

با وجود تساوی های نگران کننده میان این دو حباب، اختلافاتی نیز وجود دارند که مایه نگرانی هستند.

هدف از حدسیات

در جریان حباب اینترنتی، امکان کسب حداقل تساوی با سرمایه گذاری پولی که به زحمت به دست آمده است وجود داشت. اما، در ازای سرمایه گذاری در اکثر آی.سی.اوها، (توکن امنیتی که در قسمت بالا به آن اشاره شد) هیچگونه حقی به فرد سرمایه گذار اعطا نمیشود. به ویژه ICOهایی که خدمات یا محصولاتی بی‌نیاز از توکن را ارائه میدهند.  تاکید میشود؛ کوچکترین حقی به آنها داده نمیشود. کمی به این فکر کنید: فرض کنید بابت خرید هیچ چیز، به کسی که اسم بلاک چین را به زبان آورده است پول پرداخت کرده اید و امیدوارید که فرد دیگری بابت خرید آن، مبلغ بالاتری را به شما بپردازد. تنها راه نجات شما، نظریه اقتصادی «احمق‌تر از من» است. (اگر با این نظریه آشنایی ندارید، بدانید که به شرایط فعلی شما نسبت داده میشود.)

ایده ارزش بازار

چرا و چگونه حباب قیمتی ارزدیجیتال میترکد؟

ارزش بازار به ارزش کل (یا مجموع) سهام واریزنشده در تساوی ها گفته میشود.

وبسایت coinmarketcap، مرجع ارزش بازار ارزهای دیجیتال است. اگر نگاهی به این سایت بیاندازید، متوجه خواهید شد که در این وبسایت تنها «گردش موجودی» محاسبه میشود که به طور کلی به میزان سکه هایی گفته میشود که در اختیار اعضای شرکت های فروشنده آن نباشند. به عبارتی دیگر، تنها ارزش بازار «سهام شناور آزاد» در این وبسایت به نمایش گذاشته شده میشود و امکان مقایسه آن با تساوی ها نیز وجود دارد.

در این مورد فکر کنید… وقتی شما میگویید حجم بازار پروژه XYZ در کوین مارکت کپ فقط 100 میلیون دلار است و ممکن است به راحتی به 200 میلیون دلار برسد! ( دیوانگیست ! ) شما احتمالا این موضوع که بنیان گذاران این پروژه 50% از توکن ها را برای خود نگه داشته اند را در نظر نگرفته اید ، این توکن ها همچنان میتواند فروخته شوند ، تازه این همه داستان نبوده و ارزش فعلی آن 100 میلیون دلار هم نیست!

همچنین، در گذشته این وبسایت امکانی برای نمایش «ارزش کل بازار» داشت که به تازگی از منوی اصلی آن حذف شده و البته از قسمت سکه ها و دارایی ها میتوان به آن دسترسی پیدا کرد. طبق محاسبات آن، ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال بالغ بر 700 میلیارد دلار است.
وبسایت onchainfx نیز به تازگی در این زمینه راه اندازی شده که علاوه بر ارزش کل بازار، ارزهای نامطمئن را نیز نمایش میدهد.

پروژه هایی نظیر Veritaseum، Monkey Capital و WCX نشان از ترفندهای هرمی، کلاهبرداری و رفتار غیرحرفه ای دارند. در حالی که WCX همچنان فرصت دارد تا به طور متفاوتی شکل بگیرد، (با توجه به اینکه ICO هنوز پابرجاست، ولی مسائل بدون وجود اعضای علنی و سپرده منتخبی که تایید کند وی هیچ سکه ای در آن ندارد، عجیب هستند). این واقعا افتضاح است، زیرا که ترکیبی از بدترین حالت بی قانونی، ناشناسی در فضای اینترنت و طمع را به دست میدهد.

نوع سرمایه‌گذار

چرا و چگونه حباب قیمتی ارزدیجیتال میترکد؟

سرمایه گذاران خرده فروشی به اندازه کافی از حباب اینترنتی طرفداری میکردند و در عین حال مشوق اصلی آن، موسسات بودند. تا حدودی میتوان گفت که این رشته در حباب رمزنگاری، منحصرا از سرمایه گذارانی در صنعت خرده فروشی تشکیل میشود که تازه وارد هستند و احتمالا پیش از آن سهام نداشته اند. این از جمله دلایلی است که باعث میشود مسائلی نظیر تجزیه و تحلیل فنی، در فضای رمزپایه بهتر از تساوی ها کار کنند. چرا که نسبت به بازارهای معتبر، از این بازارها بیشتر انتظار میرود که با ترس و طمع رانده شوند. تحلیل فنی TA تنها راهیست برای تحلیل ترس ،و حرص و طمع.

به عبارتی دیگر، اکثر این سرمایه گذاران تازه‌وارد قبلا ضرر مالی را تجربه نکرده‌اند و با ترکیدن حباب اقتصادی، همه به یکباره تمایل دارند از آن خارج شوند.

علاوه بر این، مهارت شناخت اینکه در یک حباب قرار داریم و آنها روی هیچی سرمایه گذاری کرده‌اند، را ندارند. اگر چیزی مشابه این در شبکه‌های اجتماعی (کانال‌های بیشمار تلگرام و یا اسلک) مربوط به پروژه های توخالی پست شود، فرد منتشرکننده بلافاصله بلاک میشود و با اتهامات متعددی تحت عنوان «This is FUD» روبرو خواهد شد. FUD مخفف سه کلمه: ترس fear، شکuncertainty، ابهامDoubt میباشد. این عبارت بدین معناست که «این حرفها همه برای ترساندن تو است، اگر به سرمایه گذاری ادامه بدهی، موفق خواهی شد.»

تنها برخی از آنها متوجه میشوند که به سبب کاهش ارزش توکن امنیتی از لحاظ بیت کوین، از ضرر بیشتر مصون مانده اند. ارزش این توکن از لحاظ دلار آمریکا ثابت بوده و یا اینکه افت کمتری نسبت به بیت کوین داشته است. با وجود این، اگر به یک نمودار توکن امنیتی در برابر بیت کوین توجه کنید، به وضوح متوجه میشوید که اینها فقط و فقط به درد «پامپ و دامپ» میخورند. آنها همیشه بعد از هر ترقی به یک سطح پایین افت میکنند. اکنون فرض کنید، اگر بیت کوین مجددا سقوط کند، چه اتفاقی می‌افتد…

عدم (اعمال) قانون

چرا و چگونه حباب قیمتی ارزدیجیتال میترکد؟

مشخص است که تمامی دولت ها از پیشرفت ناگهانی عرضه اولیه سکه، شگفت زده شده اند. بنابرین، مقررات در این فضا کم، متناقض، و گنگ هستند. این امر نه تنها موجب کلاهبرداری های ذکر شده در بالا می شود بلکه به موارد زیر نیز مربوط میشود:

الف) تا زمانی که توکن ها در دسته های امنیتی تقسیم بندی نشده اند، تجارت واش Wash Trading، تجارت داخلی Insider Trading، جعل و کلاهبرداری Spoofing و یا هر رفتار منفی دیگری در بازار غیر قانونی تلقی نمیشوند. البته شاید از نظر کسانی که به انجام این کارها مشغول هستند، قانونی باشند. به طور قطع، ورود به این کار، برای کسانی که به انجام پروژه خاصی مشغولند و یا اینکه در رسانه های اجتماعی به شهرت رسیده اند، بسیار آسان است.

ب) اکثر توکن ها کاملا با تعریف کمیسیون صرافی ها از ارز، در تناسب هستند. توجه داشته باشید که لازمه امنیت توکن این است که حقوق شبه امنیتی نظیر(سود سهام، سهم سود، حق رای) را ارائه دهد و یا اینکه در اختیار خریداران امیدواری که انتظار دارند در آینده آن را گران تر بفروشند، قرار بگیرد. اگر توکن در تراکنش فهرست شود و تا حدودی وعده عرضه اولیه سکه را تحقق بخشد، یعنی عملا تبدیل به ارز، شده است. اکثر مردم این حقیقت را نمیپذیرند که بخش دیگر این تعریف شامل حال کلیه آی.سی.اوها میشود. به راستی، لازم است ارزها، پیش از آنکه به فروش برسند از قوانین خاصی پیروی کنند و همینطور سرمایه گذاران باید دانش و آگاهی خود را بالا ببرند.

ج) شاید دنیای ارزدیجیتال، خود را از قوانین و مقررات آتی، در امان بداند ولی این باور اشتباه است. به محض صلاحدید دولتهایی نظیر ایالات متحده آمریکا و یا اتحادیه اروپا، مبنی بر تعیین مجازات زندان برای مبادله، خرید و یا حتی داشتن ارزهایی که کاملا با قوانین منطبق نیستند، شهروندان قانون‌مند از ارزهای دیجیتال دست خواهند کشید. البته، بیت‌کوین، ناپدید نشده و به ارزش 6000 دلار آمریکایی و یا بیشتر نیز مبادله نخواهد شد… در عوض، ارزهای دیجیتال باید قوانین و مقررات را بپذیرند. این بسیاری از مشکلات، اعم از مشکلات اخلاقی و غیره را رفع خواهد کرد. همچنین توجه داشته باشید که، در حال حاضر، بخش اعظم تراکنش ها در آمریکا اتفاق می‌افتند و مسئولیت آن ها در دست افرادی است که آدرس و وضعیت سکونت مشخصی دارند. بنابرین، از مقررات به دور نیستند.

نتیجه چه خواهد شد؟

در این قسمت، نویسنده درباره نظر شخصی خود از اتفاقات آتی، مینویسد:

به نظر من، در حال حاضر حباب عظیمی پیرامون فضای «توکن امنیتی» که در بالا بدان اشاره شد، وجود دارد.

این حباب تا حدی «توکن سودمند» و «ارزهای دیجیتال» را نیز دربردارد اما جایگاه اصلی آن فضای عرضه اولیه سکه است. به احتمال زیاد، دولتهای قدرتمند (آمریکا و اروپا) برای تنظیم عرضه اولیه سکه و دارایی‌های رمزنگاری‌شده چهارچوب کلی را تعیین میکنند. اینگونه انتظار میرود که میان ارزهای دیجیتال (از جمله بیت کوین، اتریوم، …) و توکن خالص شبکه، تمایز قائل شوند. تقریبا تمام فضای ICO موجود، به شدت تحت کنترل قوانین توکن امنیتی قرار خواهد گرفت. به نوشته ژورنال ماه نوامبر وال استریت در سال جاری، کلیتن، رییس هیئت مدیره سازمان SEC (کمیسیون صرافی ها) میگوید:

«هنوزآی.سی.اویی محقق نشده است که به اندازه کافی نشان امنیتی داشته باشد.»

در نتیجه، تمام مبادلات عمده‌ای که به دست افراد اعم از افراد معمولی، توسعه‌گران یا بازیگران مشهور، صورت میگیرند مجاز به رد کردن تمامی این توکن های امنیتی با تأیید فوری شده و به این امر ادامه خواهند داد. همچنین در مورد تراکنشهای نامتمرکز، با توجه به اینکه تبادل این توکن غیرقانونی خواهد بود و احتمال آن نیز میرود که پروژه های قبلی، ملزم به استرداد گردند، نمیتوان با اطمینان گفت که این راه حلی مناسب باشد. من واقعا امیدوارم این به دلیل مثبت بودن اطمینان قانونی نباشد.

وقتی این اتفاق می افتد، همه آی.سی.اوها 90 درصد ارزش خود را بدون در نظر گرفتن قدرت پروژه‌شان از دست میدهند. (درست مانند اتفاقی که طی حباب اینترنتی افتاد…) من مدام به این مساله اشاره میکنم، اما در سال 2001 سهام Amazon به ارزش 5?5 دلار آمریکایی افت کرد. در حال حاضر قیمت آن در حدود 1000 دلار است. بنابراین پروژه های خوب نیز با افت 80 الی 90 درصدی روبرو خواهند شد.

در عین حال، احتمال سقوط توکن سودمند مرتبط با رشد ICO وجود دارد. ( احتمالا پس از افزایش قیمت اولیه، زیرا اکثر سرمایه گذاران در ابتدای کار توکن امنیتی خود را در عوض توکن سودمند و پس از آن برای دریافت بیت کوین و پول اعتباری Fiat میفروشند.) اما شاید این میزان از افت خیلی شدید نباشد و با گذشت زمان به حالت اولیه بازگردد. اکثر این تکنولوژی‌ها با ارزش هستند و هیچ کس نمی‌خواهد در دراز مدت به آنها آسیبی برساند. ارزهای رمزپایه نظیر بیت کوین نیز، تحت تأثیر قرار خواهند گرفت، اما انتظار میرود که حالت بهبود تا حدودی Vشکل باشد. زیرا، بدون شک در آینده فهرست‌ تراکنشهای عظیم، شکل گیری ETF (صندوق قابل معامله در بورس) و اطمینان قانونی، پول نهادی را به این فضا معرفی خواهد کرد و بیش از 90 ? آن به بیت کوین جریان خواهد یافت. با وجود این شکی نیست که وضعیت بیت کوین نیز تحت تاثیر قرار بگیرد.

پس از سقوط کامل ICO، انتظار میرفت که ماجرا مشابه داستان شرکتهای اینترنتی در سال 2001 پیش برود. پروژه های بسیار خوب، به سرمایه داران خود حقوقی مشابه تساوی را اعطا کرده و مقررات مربوط به ارز را رعایت میکنند. ICOهای جدید، شرکت‌هایی قوی با پیشنهاد ارزش خوب خواهند بود و دوباره به فروش اقلامی مشغول میشوند که واقعا ارزشمند هستند. با شروع مرحله دوم آی.سی.او، پلتفرم هایی نظیر اتریوم نیز تا حد زیادی بهبود میابند. انتظار میرود که این ضرر در مدت زمانی معمول، به مثابه یک اثر مثبت باشد و ازشهای بسیاری را فعال سازد. شکی نیست که بلاک چین درست همانگونه که برای شرکتهای اینترنتی اتفاق افتاد.(با استفاده از شبکه هایی مانند اتریوم، و ارزهایی نظیر بیت کوین) بتواند تا حد زیادی زیر ساخت بازار فعلی و حتی حامیان (نظیر بانک ها، شرکتهای تسویه وجوه، یا بورس اوراق بهادار) را جایگزین کند. اما، لازم است در ابتدا ضرر پیش بیاید و البته وقوع آن حتمی است. تنها اینکه زمان وقوع آن مشخص نیست.

متاسفانه باید بگویم که تا حد زیادی به مطابقت پروژه Tether USD با قانون شک دارم. زیرا، فکر نمیکنم دولت آمریکا بدون نظارت و حسابرسی لازم و یا یک مجوز رسمی، به شخص ثالث اجازه بدهد، در مقام متولی ارز خود را ارائه دهد.

بنابرین شخصا هرگز در این مرحله، به طور تصادفی در ICO و یا توکن مربوط به آن سرمایه گذاری نمیکنم. احتمال اینکه طی 12 ماه آینده بتوان تمام این ها را با قیمت ارزان تر خریداری نمود زیاد است. این به این معنا نیست که بلاک چین در آینده نقشی نداشته و یا اینکه در مقابل بیت کوین و اتریوم قرار دارد. امیدوارم این مساله باعث بیداری و آگاهی سرمایه گذارانی شود که در حال حاضر نسبت به ثروت احتمالی دنیای ارزهای رمزپایه بدگمان هستند.

در نهایت اینکه: هر آنچه در این مقاله گفته شده بر اساس نظر شخصی نویسنده بوده و در آن هیچگونه توصیه حرفه‌ای درباره خرید و فروش دارایی‌ها ارائه نشده است. ارزش هر دارایی میتواند یک روز به صفر برسد.
منبع: medium

چرا و چگونه حباب قیمتی ارزدیجیتال میترکد؟


سه شنبه 96 آذر 7 , ساعت 9:53 عصر

ارزهای رمزنگاری شده در در اواخر سال 2017(1396)، به شدت مورد توجه قرار گرفتند و اکثریت فشار بسیاری به آمازون وارد کردند که بیت کوین را بپذیرد، اما من راه حل بسیار اساسی تری را پیشنهاد می کنم.

عصر ارزهای رمزنگاری شده آغاز شده است

امروز با رسیدن بیت کوین به سطح 7000 دلار، حرکت جالبی در حال شکل گیری است. به معنای واقعی کلمه این یک دادخواست برای آمازون است تا انواع ارزهای رمزنگاری شده را بپذیرد.
سال 2017 سال پرباری برای بلاکچین، استارتاپ های عرضه ی اولیه سکه(ICO) و ظهور ارزهای رمزنگاری شده در مسیر اصلی بوده است.
شرکت های بزرگ فناوری، بلاک چین را به عنوان سرویسی در ابر(Cloud) ارائه می دهند و مهمتر این که کشورهای بسیاری اعلام کردند که برای به وجود آوردن نسخه ی ارز رمزنگاری شده پول خودشان برنامه دارند که باید توسط بانک مرکزی خودشان تنظیم شود. بنابراین این کشورها دارای بلاک چین خواهند بود اما نه به صورت غیرمتمرکز:

  • ایران
  • روسیه
  • ژاپن
  • هند
  • اوکراین
  • و احتمالاً چین

چرا آمازون باید ارز رمزنگاری شده ی خودش را توسعه دهد؟

آمازون، دامنه های مربوط به ارز رمزنگاری شده ی خودش را خریداری کرده است

به دلیل اینکه آمازون امروز، سه دامنه ی مربوط به ارز رمزنگاری شده ی جدید را ثبت کرده است، می توانیم به وضوح شاهد آن باشیم که آمازون در حال حرکت به سوی اتریوم است نه به سوی بیت کوین. سه دامنه ی آمازون عبارتند از:

  1. AmazonEthereum.com
  2. Amazoncryptocurrency. com
  3. Amazoncryptocurrencies.com

به گفته ی سایت Coindesk، آمازون در حال حاضر دارای نام دامنه ی “amazonbitcoin.com” است.
آمازون با 90 میلیون عضو اولیه، که قرار است این تعداد از مشترکین شرکت نت­فلیکس (Netflix) در سال 2018 پیشی بگیرد، برنامه ریزی کرده که بیش از 40% از کل فروش تجارت الکترونیک آمریکا را تشکیل به خود اختصاص دهد و این مقدار در حال رشد است. آمازون بیش از پیش در سرویس ویدئویی آمازون(Amazon Prime Video) سرمایه گذاری کرده و تجارت الکترونیک در بازار به سرعت در حال رشد هند را تصاحب نموده است. هند در فناوری مالی(FinTech) دارای نگاهی آینده نگرانه است و پرداختی های آمازون نیز بر این اساس افزایش پیدا کرده است.

چرا آمازون باید ارز رمزنگاری شده ی خودش را توسعه دهد؟

اگر آن ها به یک ارز رمزنگاری شده در بلاکچین تبدیل شوند چه می شود؟

این کار اعتماد مصرف کنندگان همیشگی را نسبت به آن ها افزایش خواهد داد

همچنین این کار می تواند جزیی از بانکداری و خدمات مالی باشد، اطلاعاتی که آن ها می خواهند از بهترین مصرف کنندگان خود دریافت کنند.
تبدیل شدن به مشتری محور ترین شرکت، یعنی داشتن جامع ترین اطلاعات بومی برای هر مصرف کننده. با نزدیک شدن شرکت ها به دوران هوش مصنوعی، انجام این کار واقعاً ساده است.

چرا آمازون باید ارز رمزنگاری شده ی خودش را توسعه دهد؟

آمازون می تواند بانکداری را دچار اختلال کند

آمازون به راحتی می تواند صنعت پرداخت را دچار اختلال کند(بین شرکا اختلاف بیاندازد)، اما می تواند به جای ورود به مؤسسات خدماتی مالی فعلی، به خدمات بانکداری که داده محور و مشتری مدارتر است ورود پیدا کند.
آمازون هم اکنون دارای Amazon Coins است؛ روش دیجیتالی که می تواند برای خرید نرم افزار از کیندل(Kindle) و از درون آن و یا از App store آمازون مورد استفاده قرار گیرد. ارزش 100 سکه ی آمازون معادل با 1?00 دلار برای خرید اپلیکیشن، بازی، و آیتم های درون اپلیکیشن ها می باشد. این نشان می دهد که در حال حاضر، آمازون تمایل به ایجاد اکوسیستم خودش را دارد. شاید یک ارز رمزنگاری شده بر پایه ی آمازون در بلاکچین، بهترین راه برای انجام این کار باشد.
رستوران های آمازون، امکان تحویل غذا را به وجود آورده اند که من فکر می کنم این کلیدِ کار اپلیکیشن و پرداخت آمازون و الکسا(Alexa) باشد که به واسطه ی آن بتوانند در آینده خدمات در خور و شایسته ی نیازهای مصرف کنندگان جدید ارائه دهند. این دقیقاً همان جایی است که ارز رمزنگاری شده ی بومی آمازون می تواند ابتدا در آن جا خرج شود، و در نهایت آن را به تمام خدمات خود بسط دهد.

چرا آمازون باید ارز رمزنگاری شده ی خودش را توسعه دهد؟

چرا آمازون به یک ارز رزنگاری شده بومی نیاز دارد؟

یک ارز رمزنگاری شده بومی برای آمازون می تواند ارزی باشد که داده ی این شرکت در ارتباط با تمایلات و اولویت های مصرف کننده، خدمات مالی، خدمات مربوط به بهداشت و سلامت و پایگاه داده یک دست مصرف کننده را یکپارچه کرده و در نهایت باعث می شود تا آمازون به یک مُبلغ برتر در جهان تبدیل شوند.
در چنین حالتی، آمازون باید اپلیکیشن های خود و همچنین نسل بعدی این اپلیکیشن ها را فراگیرتر کند، که این ها در واقع همان مهارت های الکسا می باشند. سیستم پرداخت آمازون (Amazon Pay) هم اکنون دارای این مورد می باشد، که در آن مصرف کننده ها می توانند به حساب های کاربری خود پول نقد اضافه کنند و با استفاده از آن پاداش های تشویقی دریافت کنند، که این در واقع یک حساب بانکی در اکوسیستم آمازون است، اما من معتقدم، این کار به اندازه ی کافی تأثیرگذار نخواهد بود و دوام زیادی نخواهد داشت. داشتن ارز رمزنگاری شده بومی می تواند نام تجاری آمازون را به سطح بالاتری ارتقا دهد.
بنابراین از نظر سرعت معاملات، مقیاس و روابط عمومی، داشتن یک ارز رمزنگاری شده بومی در بلاکچین اولین گام آمازون برای ایجاد اختلال در بانکداری سنتی خواهد بود.
با ارائه خدمات بیشتر توسط آمازون، شهروندان می توانند به تدریج درون اکوسیستم آن ها زندگی کنند. در چنین دنیایی، حتی قیمت ها نیز می توانند در نهایت از طریق تحلیل های قابل پیش بینی از شرایط زندگی ما برای رسیدن به تجربه مشتری مطلوب و بهینه، برای مصرف کنندگان مختلف، شخصی سازی شوند. این نوع قیمت گذاری پویا، نه تنها سودآور است، بلکه برای مصرف کنندگان با درآمدهای متفاوت نیز بسیار عادلانه است.
آمازون، Amazon coins را حدود 4 سال و نیم قبل معرفی کرد و به زودی به سطح بالاتری از فناوری مالی و بانکداری خواهد رفت. در حالی که شایعات فراوانی درباره ی این که آمازون پذیرفته پرداخت ها برحسب بیت کوین صورت گیرد، وجود دارد اما ما باید آن را فقط نمایش کوچکی از یک استراتژی واحد بپنداریم که در آن ارز رمزنگاری شده مرکزی ترین قطعه پازل است.
در حالی که شهرت بیت کوین همچنان رو به افزایش است، احتمالاً آمازون نیز ارز رمزنگاری شده ی منحصر به فرد خودش را ایجاد خواهد کرد تا بدین طریق اعتماد مصرف کنندگانش به این راه حل را تقویت کرده و تعامل خود با مشتریانش را از نظر راحتی، سرعت و بازاریابی خرده فروشی بهبود بخشد. در سال 2018، شاهد آن خواهیم بود که اکثریت شرکت ها، بلاکچین را می پذیرند و وارد جدال ارزهای رمزنگاری شده می شوند و به سرعت سیرتکاملی سیستم های پرداخت طی می شود.

چرا آمازون باید ارز رمزنگاری شده ی خودش را توسعه دهد؟

آمازون به شدت به یک اپلیکیشن اجتماعی نیاز دارد

 

با توجه به اینکه شرکت هندی Paytm به 200 میلیون کاربر دست یافته است و اکنون قابلیت چت را به امکانات خود اضافه کرده است تا مستقیماً واتساپ(WhatsApp) را به مبارزه فراخواند، آمازون باید به این بیاندیشد که چگونه می تواند وی چت (WeChat)، علی پِی(Alipay) و واتساپ را به مبارزه در برابر اپلیکیشن خودش فرابخواند و یا جایگزینی بیابد که تنها با یک اپلیکیشن بتواند کلیه تعاملات اجتماعی و عملکردی آمازون را پوشش دهد. این برنامه احتمالاً، اپلیکیشن چتِ آمازون خواهد بود که هم اکنون با نام اِنی تایم(Anytime) در حال کار بر روی آن است. آمازون به وضوح دچار کمبود اپلیکیشن پیام رسانی که می تواند برای تحریک مصرف کنندگان به استفاده و گذران وقتشان  مورد اتخاذ قرار گیرد.
در حالی که فیسبوک (Facebook) و تنسنت(Tencent) دارای اکوسیستم های تمام اپلیکیشن ها هستند، آمازون باید جای خود را در میدان باز کند و تا پیش از سال 2020 حضور خود در بلاکچین را قطعی کند.
اگر بانک های مرکزی کشورها برای ایجاد ارز رمزنگاری شده ی بدون پشتوانه ی(فیات) خود خیز بردارند، شرکت های فناوری همانند سرزمین های آینده ما خواهند بود. برای آمازون، مایکروسافت، IBM و علی بابا (Alibaba) خیلی منطقی به نظر نمی رسد که بخواهند اجازه دهند راه حل هایی همچون اتریوم (Ethereum) یا NEO به عنوان پلت فرم های قراردادی هوشمند در آینده در بلاکچین سازمانی به کار روند. AWS هم اکنون بلاکچین را به عنوان یک سرویس در cloud ارائه می دهد. با این حال، ما تصور می کنیم که این تازه شروع کار است.

چرا آمازون باید ارز رمزنگاری شده ی خودش را توسعه دهد؟

آمازون به عنوان بانک برتر در حال ظهور است

به طور قطعی آمازون آماده ی راه اندازی یک بانک برتر است، این که قرار است با چه سرعتی پیش برود یا چه روشی اتخاذ کند در حد حدس و گمان باقی مانده اما شامل ارز رمزنگاری شده ی اختصاصی آمازون خواهد بود که تقریباً تضمین شده و مطمئن است. در مقالات آینده، درباره اینکه آمازون چگونه در بانکداری و سرویس های مالی اختلال ایجاد می کند توضیحات بیشتری خواهم داد.
داشتن ارز رمزنگاری شده ی اختصاصی اولین گام است و ما پیش از سال 2020 چشم انتظار آن هستیم.

 

 

نظر شما در اینباره چیست؟ آیا سال 1397-2018 سالِ بلاکچین و ارزهای رمزگذاری شده آن است؟ آیا مردم و شرکت های خصوصی ایرانی هم میتوانند برای اولین بار همگام با تحولات جهانی قدم بردارند؟ آیا موانعی در این مسیر(قانون، زیرساخت) وجود خواهد داشت؟ نظرات و ایده های خود را با ما در میان بگذارید

 

 

منبع: medium

چرا آمازون باید ارز رمزنگاری شده ی خودش را توسعه دهد؟


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ