از آنجاییکه اکثر بانک های مرکزی و دولت ها نتوانستند مانع گسترش ارزهای رمزگذاری شوند، اکنون مصمم هستند اقدام به تنظیم این نوع ارز نمایند. از جمله این مراکز می توان به کمیته بازرگانی آتی کالای ایالات متحده (CFTC) اشاره کرد که در گزارش روز سه شنبه اذعان داشته قراردادهای مشتق بیت کوین تحت نظارت(oversight) قرار خواهند گرفت.
هیچ گونه بحثی در خصوص تنظیم(regulation) ارزهای رمزگذاری شده در بازارها صورت نگرفته است، چرا که زمانیکه دولت ها و بانکهای مرکزی وارد بازی می شوند، عامل محرک یک ارز غیر متمرکز(decentralized currency) بکلی از بین می رود. 
بنابراین آیا این سقوط فرصت مطلوبی جهت خرید بشمار می رود یا می تواند همچنان به پیشروی خود ادامه دهد؟ اجازه دهید به تحلیل این مسئله بپردازیم.  

بیت کوین/دلار(BTC/USD)

تصمیم ما مبتنی بر فروش کل دارایی باقیمانده به نرخ 5650 دلار درست بود. بیت کوین اصلاح نرخ مورد انتظار خود را آغاز نموده است. اجازه دهید به شناسایی سطوح حائز اهمیت در سیر نزولی(downside) که می تواند نقطه ورودی مطلوبی جهت معامله گران باشد، بپردازیم.

بیت کوین/دلار(BTC/USD)

طی دو موقعیت پیشین، هر زمان ارزهای رمزگذاری شده در رویارویی با خط مقاومت(resistance) کانال صعودی با شکست مواجه می شد، به پشتیبان(support) روند خطی کانال بازمیگشت. اجازه دهید نگاهی به سایر سطوح حائز اهمیت که افراد را به خرید ارز برمی انگیزاند، داشته باشیم.
از آنجا که سه نوع پشتیبان حائز اهمیت وجود دارد، انتظار داریم این سطح حفظ گردد. با این حال ما بجای خرید به نرخ 5000 دلار منتظر خواهیم ماند تا کاهش نرخ ارزهای رمزگذاری شده متوقف گشته و نشانه هایی از ثبات پدیدار شود،
ما ترجیح می دهیم با نرخ کمی بالاتر خرید کنیم تا به خرید ارزی بپردازیم که قیمت آن احتمال دارد کاهش یابد. با این حال کاملا در انتظار سطوح 5000 دلار بعنوان یک پشتیبان(support) احتمالی خواهیم بود.

اتریوم/دلار(ETH/USD)

ما انتظار داشتیم نوسانات اتریوم پس از انشعاب(fork) آن کاهش یابد. اما تصورمان اشتباه بود. نوسانات این ارز به هیچ وجه فروکش نکرد. نرخ این ارز به زیر سطح پشتیبان 314 دلار نزول یافته و نزدیک به سطح بحرانی 279 دلار کاهش داشت. گرچه دلالان از این فرصت استفاده کرده و اقدام به خرید این ارز با این سطح پشتیبان نمودند اما این ارز رمزگذاری شده هنوز در معرض خطر قرار دارد.

اتریوم/دلار(ETH/USD)

ما پس از آنکه نرخ اتریوم به بیش از 315 دلار طی یک روز افزایش پیدا کرد، مجددا به آن به صورت مثبت خواهیم نگریست. تا آن زمان لازم است در کنار باقی بمانیم چرا که کاهش به زیر 279 دلار آنرا به سطح 250 دلار نیز خواهد رساند.

بیت کوین کش/دلار(BCH/USD)

بیت کوین کش سیری مطابق با آنچه انتظار می رفت، داشت. در ابتدا نوسانات آن افزایش یافته و پس از آن با فروشی بالای میانگین متحرک نمایی(EMA) بیست روزه و خط روند نزولی(downtrend) مواجه گشت. راه پیش رو چگونه می تواند باشد؟

بیت کوین کش/دلار(BCH/USD)

دلالان(bulls) با وجود شکست خط روند نزولی و میانگین متحرک نمایی(EMA) بیست روزه با فروش نزدیک به سطح 400 دلار مواجه شدند. سقوط نرخ این ارز نیز به اندازه صعود آن ناگهانی و شدید بود.
این ارز  طی سقوط خود در تله گاوی گرفتار گشت(trapped the aggressive bulls) به گونه ای زیر نرخ 282 دلار بصورت نقدینه درآمد. بنابراین انتظار داریم طی چند روز آینده شاهد کاهش ناگهانی نرخ آن به زیر 282 دلار باشیم.
با این حال چنانچه بیت کوین کش ثابت کند که در اشتباه هستیم و به سطح پشتیبان 282 دلار دست یابد، نشان از محدوده عملکردی بین 282 تا 400 دلار خواهد بود.
ما در حال حاضر هیچ خریدی(buy set up) در بیت کوین کش مشاهده ننمودیم، از این رو معامله آن را توصیه نمی کنیم.

ریپل/دلار(XRP/USD)

ما خوش شانس بودیم که 30 درصد از وجوه خود را با سود اندک 0?29 دلار در تاریخ 16 اکتبر(24 مهر) بفروش رساندیم. همچنان که ما نقطه توقف ضرر(stop loss) را جهت سر به سر شدن معامله در خصوص 70 درصد باقیمانده افزایش دادیم. ما بدین عمل در تاریخ 16 اکتبر اقدام نمودیم.

ریپل/دلار(XRP/USD)

ریپل در حال حاضر با میانگین متحرک ساده 50روز (simple moving average) معامله می گردد که به احتمال زیاد به عنوان یک پشتیبان(support) عمل می کند.
چنانچه این پشتیبان درهم شکند، این ارز می تواند به سطح بعدی پشتیبان معادل 0?188 دلار و 0?200 دلار سقوط نماید. بنظر می رسد این ارز دیجیتال محدوده وسیعی مابین 0?15 و 0?30 دلار را دربرگیرد. ما با کاهش قیمت اقدام به خرید نموده و با مقاومت بالا این ارز را بفروش خواهیم رساند. بنابراین خرید و فروش آن را در حال حاضر توصیه نمی کنیم.

لایتکوین/دلار(LTC/USD)

سقوط لایتکوین نقطه توقف ضرر(stop loss) ما را به نرخ 61 و 58 دلار رسانده است. هر دو positions عاملِ سر به سر شدن معامله خواهند بود.

لایتکوین/دلار(LTC/USD)

لایتکوین مجددا به محدوده 44 تا 57?7 دلار سقوط کرده است. انتظار داریم حداقل سطح 58 دلار حفظ گردد. اما فروش آن با سوددهی همراه خواهد بود. در حال حاضر این ارز  می تواند به سطح 50 دلار و حتی زیر 44 دلار سقوط نماید.

هنگامیکه (bearish view) این ارز در سطح بالای 58 دلار ثابت شود، آنگاه دیدگاه ما در مورد آن از اعتبار ساقط خواهد شد. با این حال با وجود کاهش نرخ لایتکوین، ما به خرید آن اقدام نخواهیم نمود

منبع: cointelegraph

بیت کوین همچنان یکه تازی می کند. حتی سخت ترین منتقدان بیت کوین این جمله را می پذیرند چون حتی چین و روسیه هم حریف بیت کوین نشدند. در این مقاله به بررسی قیمت بیت کوین از یک سال پیش تاکنون می پردازیم.

حدود یک هفته پیش که قیمت بیت کوین از 4500 دلار بالاتر نمی رفت سرمایه گذاران تازه وارد را کمی نا امید کرده بود. اما با تجربه های این حوزه از همیشه امیدوار تر بودند چون نوسانات بدتر از این را دیده بودند که بیت کوین از آن به سلامت خارج شده است. یک سال پیش در چنین روزی قیمت بیت کوین پس از یک رشد فوق العاده به حدود رسیده بود.

قیمت بیت کوین در 19 اکتبر 2016

همه چیز برای بیت کوین خوب پیش می رفت و این رشد قیمت تا چهارمین روز از اولین ماه سال 2017 ادامه پیدا کرد و به حدود 1135 دلار رسید. پس از آن روز به مدت یک هفته بیت کوین یک سقوط نسبتا بزرگ را تجربه کرد. روز 11 ژانویه قیمت بیت کوین : حدود 780 دلار

قیمت بیت کوین در 11 ژانویه 2017

این افت قیمت در آن روز ها برای بیت کوین بسیار وحشتناک تر از افت قیمت چند هفته اخیر بود. همان یک هفته کافی بود تا منتقدین بیت کوین خودی نشان بدهند. ملایم ترین خبرهایی که در آن یک هفته منتشر می شد با این عناوین بود: بیت کوین به سوی نابودی؟ – حباب بیت کوین – بیت کوین نتوانست و … در اخبار آن روز ها باز هم نام چین شنیده می شد. در تمام نشیب های نمودار یک سال اخیر به جز چند مورد خاص، نقش چین را نمی توان نادیده گرفت. اکنون که ما در حال نگارش این مقاله هستیم قیمت بیت کوین حدود 5600 دلار است. این قیمت بیانگر شکست دشمنان بیت کوین در اواخر سال میلادی است.

دلیل اصلی این اتفاق چیست؟

همانطور که در این مقاله گفتیم ویژگی اصلی بیت کوین ایجاد حریم خصوصی و انحصار حق توزیع پول بین مردم است. غیرمترمکز بودن و حریم خصوصی اجتناب ناپذیر است. اگر نگاهی به چند سال گذشته و حال بیاندازید حریم خصوصی بیشتر را قطعا حس می کنید. افزایش آگاهی مردم باعث شده است که مردم بخواهند برای پول خودشان، خودشان تصمیم بگیرند نه بانک های بزرگ جهانی.

یکی از تجار قدرتمند چینی بنام پِنگ ییجی(Peng Yijie) در تاریخ 4 اکتبر(12 مهر) با دبیر حزب کمونیست منطقه جدید ژیونگ آن(Xiong’an) و معاون فرماندار استان هبی(Hebei) دیدار داشت.
Peng پتانسیل فناوری بلاکچِین را به چِن گَنگ(Chen Gang) گزارش نموده و سعی کرده او را متقاعد سازد که جهت ارتقا نوآوری بلاکچِین در منطقه جدید ژیونگ آن همکاری های لازم را بعمل آورد.

شهر هوشمند(Smart city)

Peng طی این نشست اذعان داشت منطقه جدید ژیونگ آن بهترین مکان جهت آزمایش قابلیت های بلاکچِین در ساخت و ساز شهری می باشد. ژیونگ آن با وجود بلاکچِین بهتر می تواند به اهداف خود به عنوان یک “شهر هوشمند” دست یابد.
پِنگ ییجی، رییس گروه خدمات مالی ( Ant Financial Service Group) و یکی از بنیانگذاران هُلدینگ علی بابا(the Alibaba Group Holding Limited) طرحی برای ژیونگ آن ارائه نموده.
بلاکچِین را می توان در زمینه خدمات اجتماعی(community services)، امور دولتی(government affairs) و کسب و کار(business) مورد استفاده قرار داد. شرکت ییجی(Yijie’s company) می تواند به دولت محلی در ساخت یک شهر بهتر کمک نماید
وزیر چن(Secretary Chen) کارِ گروه خدمات مالی(Ant) را تایید نمود. او اظهار داشت این برنامه که توسط این شرکت طرح ریزی شده، به فرمانداری ژیونگ آن کمک خواهد کرد که این شهر را به شیوه ای برتر سازماندهی نماید.
با این وجود او بر این باور است که هنوز جای پیشرفت وجود دارد. او به این شرکت پیشنهاد کرد بیش از پیش بر تجربه کاربران و سیستم اعتباری تمرکز نمایند. به عبارت دیگر فناوری همیشه باید در خدمت افراد باشد.

بزرگترین شرکت چینی

گروه خدمات مالی Ant که پیش از این بنام “علی پی”(Alipay) شناخته می شد، یک شرکت وابسته به هُلدینگ علی بابا می باشد که یکی از بزرگترین و مهم ترین شرکت ها در چین محسوب می گردد. ارزش بازار گروه علی بابا در جولای 2017(تیر 1396) بالغ بر 400 میلیارد دلار(1،630،000،000،000،000 تومان) بود. جک ما(Jack Ma)، رییس اجرایی گروه علی بابا، یکی از مشهورترین افراد چینی در جهان است و خبرگزاری سی ان ان(CNN) او را به عنوان دومین مرد قدرتمند چین معرفی نموده است.

دومین پایتخت چین

پِنگ ییجی(Peng Yijie)

منطقه جدید ژیونگ آن که یکی از دستاوردهای غرور آمیز رییس جمهور چین، ژی جین پینگ(Xi Jinping)، می باشد، یک منطقه جدید دولتی است که در سال 2017(1396) پایه گذاری شد. انتظار می رود این منطقه به قطب توسعه محور سه گانه اقتصادی بیجینگ(Beijing)–تیانجینگ(Tianjin)–هبی(Hebei) و دومین پایتخت این کشور تبدیل گردد.
بطور دقیقتر می توان گفت، رییس جمهور ژی(Xi) بر آن است توابع غیر مرکزی(non-core) پایتخت چین را به منطقه جدید ژیونگ آن منتقل سازد. از آنجاییکه این منطقه طبق دستور مستقیم ژی احداث گردیده، مردم چین به این منطقه به عنوان سمبل دستاوردهای ژی می نگردند. در نتیجه توسعه ژیونگ آن امری حیاتی تلقی می گردد.

اتحاد قدرتمند

بنابراین این شرکت بزرگ متعلق به دومین مرد قدرتمند چین در حال برنامه ریزی جهت ارتقا بلاکچِین در “دومین پایتخت”(second capital) که توسط قدرت اول چین احداث گردیده، می باشد. البته این همکاری هنوز تحت مذاکره قرار دارد.
اما بلاکچِین که نقش عمده ای را در ساخت ژیونگ آن ایفا نموده می تواند در آینده در سایر شهرهای چین مورد استفاده قرار گیرد؟

به نظر شما این حرکت چین چه پیامی برای دیگر کشور ها دارد؟ ایران در این میان چه سهمی میتواند داشته باشد؟ ما را از نظرات خود آگاه کنید

منبع: cointelegraph

امروزه نیروی کار تا حد ممکن، متمرکز(centralized) است. با توجه به گزارش ارائه شده توسط census.gov(سایت سرشماری)، 51?6 درصد از مردم ایالات متحده آمریکا در سازمان های بزرگ(large enterprises) کار می کنند. این شرکت ها برای افزایش حداکثری بهره وری(efficiency)، غالباً ستادهای مرکزیِ(headquarters) بزرگ و سلسله مراتبی پایدار دارند. با این حال با ظهور اینترنت، تغییرات چشمگیری در جهت حرکت از این مدل به سوی آزادکاری(freelancing) به وجود آمد.
روش کاری نیمه-متمرکز(semi-decentralized)، امکان انجام کارهای خاص را به صورت بسیار کارآمدتر فراهم می آورد. به علاوه این امکان را برای شرکت ها به وجود می آورد که با متمرکز کردن فقط عملیات کلیدی(key operations) و اصلی، بتوانند هزینه ها را تا حد زیادی کاهش دهند. در حال حاضر شرکت هایی نظیر Uber و Airbnb به صورت مؤثر و کارآمدی این مدل را به کار گرفته اند. پیشرفت های اخیر بلاک چین(Blockchain) و قراردادهای هوشمند(Smart Contracts) با ایجاد قانونیِ شبکه های نیروی کار غیر متمرکز، پیشروی freelancing به سطوح بعدی را میسر کرده است.

نیروی کار غیر متمرکز

نیروی کار غیر متمرکز(decentralized workforce)، شبکه ای از کارگزارانی(workers) است که توسط یک مرجع مرکزی(central authority) مدیریت نمی شوند و از این رو هیچ نقطه ی آسیب پذیری ندارند.
این مدل با آزادکاری سنتی(traditional freelancing) تفاوت دارد؛ در آزادکاری سنتی، فریلنسرها کاری که می توانستند انجام دهند را به کارفرمایان(employer) ارائه می دادند و کارفرمایان باید قبل از پرداخت دستمزد، کار را مورد آزمایش و تأیید قرار می دادند.

قراردادهای هوشمند(Smart Contracts) و ارز های رمزگذاری شده، ما را قادر به ایجاد شبکه های نیروی کار غیر متمرکز و خودمختار می­سازند.
در این اکوسیستم، کارفرمایان، کارهایشان را ارسال می کنند و هر کارگزاری که بتواند کار را انجام دهد، آن را به عهده می گیرد. سپس کار انجام شده توسط کارگزاران دیگر موجود در شبکه مورد تأیید قرار می گیرد؛ سپس تصمیم گرفته می شود که دستمزد پرداخت شود یا خیر. پرداخت یا باید به طور خودکار انجام شود یا مستقیماً به واسطه ی بلاک چین یا یک قرارداد هوشمند انجام گیرد.

کارآمدترین مدل پرداخت دستمزد، مدلی است که در آن کارگزاران برای انجام وظایفی بسیار خاص دستمزد دریافت کنند. این سیستم، مشابه با روش آگهی­ های اعطای جایزه(bounty posters)(جایزه ی نقدی در قبال انجام کاری) در مناطق غربی ایالات متحده(Old West) در حدود قرن 19 است. دولت آگهی هایی با عنوان “تحت تعقیب”(Wanted) برای مجرمان منتشر می کرد و  پاداشی برای آن تعیین می کرد، کسی که به دنبال پاداش بود، مجرم را دستگیر کرده و پس از تحویل آن به کلانتر پاداش دریافت می کرد.

توجه به این نکته مهم است که غیر متمرکز کردن نیروی کار ممکن است گزینه ی مناسبی برای هر نوع کاری نباشد.
غیر متمرکز به ویژه برای کارهایی که می توانند به راحتی بررسی شوند و یا کارهایی که باید از خرد جمعی(crowd wisdom) بهره گیرند، روشی بسیار مناسب و قدرتمند است. بازاریابی آنلاین(Online marketing)، مشاوره(consulting) و توسعه ی نرم افزار(software development) به صورت آنلاین برخی از صنایعی هستند که سود زیادی از نیروی کار غیر متمرکز می برند.

برخی از چالش های بزرگ

بزرگترین چالش در شبکه ی نیروی کار غیر متمرکز، بررسی کار انجام شده است. تنها راه برای ایجاد سیستم بازنگری(review system) بر روی کار، تشویق کردن سایر کاربران به بررسی کار همکارانشان و سپس اطلاع رسانی به قرارداد هوشند که پرداخت باید انجام شود یا خیر، است.
مشکل مهمی که ممکن است در چنین سیستمی به وجود آید، صداقت(honesty) است؛ کاربرانی که درخواست ها را بررسی می کنند باید برای انجام صحیح چنین کاری متقاعد شوند. در غیر این صورت، این امکان وجود دارد که اگر کاری با کیفیت پایین ارائه شود، به اعتبار و شهرت کارفرما لطمه وارد شود.

یکی از این پلتفرم ها که در حال حاضر در دسترس است، به هر فردی اجازه ی ارسال کار و دریافت هزینه و ارسال خودکار کار برای بازنگری توسط کاربران دیگر را می دهد. این بازرسان(job reviewers) باید ستاره هایشان (شهرت شان) را برای انجام بازرسی به خطر بیاندازند. اگر بازرسی آن­ها با بازرسی انجام شده توسط اکثر بازرسان مطابقت نداشته باشد، تعدادی از ستاره هایشان خاموش می شود. این روال شباهت هایی به الگوریتم اثبات سهم ارائه شده(Proof of Stake) توسط اتریوم(Ethereum) دارد.
علاوه بر این، راه اندازی یک سیستم پاداش و دستمزد مناسب و مطلوب نیز می تواند یک چالش باشد.
سیستمی باید ایجاد شود که پول به شیوه ای غیر م تمرکز و غیر قابل اطمینان(trustless)، به صورت خودکار از کارفرمایان(employer) به کارگزاران(workers) و بازرسان(reviewers) انتقال یابد. ممکن است پول کاغذی سنتی(Traditional fiat) هرگز مستعد ادغام با چنین سیستمی نباشد. اما با این حال ارزهایی نظیراتریوم یا بیت کوین در حال حاضر مستعد چنین ادغامی هستند.

آینده ای روشن

محبوبیت آزادکاری  آنلاین به دلیل مزایایی که هم به کارگزاران و هم به کارفرمایان ارائه می دهد، در طول چند سال گذشته بسیار بیشتر شده است. مرحله ی بعدی، غیر متمرکز کردن کامل این صنعت برای حذف تمام نقاط آسیب پذیر آن می باشد. در حال حاضر قریب به 40 درصد از مردم جهان به اینترنت دسترسی دارند و از آنجا که 3?5 میلیارد نفر در جهان آنلاین هستند، بلاک چین در هماهنگ کردن این نیروهای کاری در حال ظهور نقش مهمی ایفا می کند.

شما چه فکری در این مورد می کنید؟ چه آینده ای برای آزادکاری بر پایه سیستم غیر متمرکز بلاکچین متصور هستید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید

منبع: cointelegraph